آهاي مسافر خسته من ، دستت را بگذار بر روي دل من
ميبيني که من نيز مثل تو خسته ام ، ميبيني که من نيز مثل تو
با غمها نشسته ام
آهاي مسافر خسته من ، عاشق دل شکسته ات شده ام ، ببين مرا که محو
نگاه زيبايت شده ام
من اينجا و تو آنجا هر دو دلشکسته ايم ، تا اينجا هم اگر نفسي است
براي هم زنده ايم
من براي تو ميشکنم و تو براي من ، راه راست بي فايده است ،
تقلب ميکنيم تا زندگي مات شود در اين دايره غم...
آهاي مسافر خسته من ، شب آمده و باز هم ياد تو در دلم ،
ستاره ها خاموش ، من مانده ام و وجودم که در حسرت است ،
در حسرت يک آغوش....
آغوشي که لذتش تنها با تو است ، دنيا خواب است ،
کاش بودي که بيداري ام تا سحر عادت است
آهاي مسافر خسته من ،کجا ميروي ، جايي نداري براي رفتن ،
همه جا ماندنيست ، جز اينجا که نميتوانيم بمانيم براي هم....
شعر غم ميخوانم و اشک در چشمانت ، غم براي يک لحظه رود
درمان ميشود آن درد حال پريشانت
من براي تو فدا ميشوم و تو براي من ، همه وجودم فدايت ،
تو آرام بمان تا خيالش راحت شود دل من..
آهاي سرنوشت ، با ما هم؟ ما که در زندگي به ناحق باختيم و چيزي نگفتيم،
در آتش عشق سوختيم و باز هم سکوت کرديم ،
با غمها همنشين بوديم و با حسرت نشستيم ، هر چه رفتيم،
آخر راه بن بست بود و باز هم نشکستيم!
رفتيم و رفتيم تا آخر راه ، آخرش پيدا نشد و ما نشستيم چشم به راه....
آهاي مسافر خسته من ، دستت را بگذار در دستان من.....
ميبيني که تا اينجا هم با تو ماندم، گفته بودم تا آخرش ،
آخر قصه را هم برايت خواندم
نظرات شما عزیزان:
باران
ساعت13:43---10 ارديبهشت 1391
سلاااااااااااااام
مرسی یه خاطر نگاه مهربونتون به اتوبوس من
بله بلههههههههه من لینک کردمتون
سميه
ساعت9:51---10 ارديبهشت 1391
مي گويند "دلتنگت نباشم ...."
خداي من ....
انگار به آب مي گويند خيس نباش......
خلوت من
ساعت20:50---9 ارديبهشت 1391
چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش
زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمیتوانند خود را زیبا جلوه دهند
هر کجا مردی یافت شد که به مقامات عالیه رسیده یقیناً زنی پاکدامن او را همراهی کرده است
بهاره
ساعت15:05---9 ارديبهشت 1391
حـــالا که رفته اے
دلـــم براے تــو
بیـــشتر از خودم مـــےســوزد
فـــکر مــےکـنی
کســـےبه انـــدازه ے مـــن
دوســـتت خواهـــد داشـــت ...!.
davood
ساعت13:28---9 ارديبهشت 1391
mehraban
ساعت12:52---9 ارديبهشت 1391
يک حبه قنـــــد ،
درفنجــان قهـــوه ي تلخــــ ..
شيرين نميشـــود ..
دو حبه قنــــد ،
در فنجـــان قهـــــوه ي تلخـــــــــ ..
شيرين نميشــــود ..
سه حبـــه ، چهار ، پنج ..
اصلاً تو بگـو يک دنيــــــــا قنـــد ،
در اين دنياي تلخـــــــ ،
نه ..
اگــر تــو نباشـــي فالِ اين زندگـــــــــي ،
شيرين نميشـــــود … !